کجای زندگیت بودم که راحت دل ازم کندی
چطوری چشماتو رو به یه عمر خاطره میبندی
کجای زندگیت بودم که ردم تو یدنیات نیست
که هیچ حسی دیگه از من توی امروز و فردات نیست
فقط که بغض رفتن نیست تو باورهامو سوزوندی
همونجا که پاهات لرزید نباید دیگه میموندی
چه رسمی داره این دو روز زندگی
چطوری میتونی اینقدر دروغ بگی
میپرسم تو رو دست و گذشته هات
تو باش و دنیات و تقاص کاهنات
چه رسمی داره این دو روز زندگی
چطوری میتونی اینقدر دروغ بگی
میپرسم تو رو دست و گذشته هات
تو باش و دنیات و تقاص کاهنات
چه رسمی داره این دو روز زندگی
چطوری میتونی اینقدر دروغ بگی
میپرسم تو رو دست و گذشته هات
تو باش و دنیات و تقاص کاهنات
برام مثل نفس بودی جدایی از نفس سخته
تماشا کردن پرواز از عمق یه قفس سخته
تو چه بی راهه ای رفتم منی که دل نمیبستم
دلم زنجیر چشماته همینه از خودم خستم
چه رسمی داره این دو روز زندگی
چطوری میتونی اینقدر دروغ بگی
میپرسم تو رو دست و گذشته هات
تو باش و دنیات و تقاص کاهنات
چه رسمی داره این دو روز زندگی
چطوری میتونی اینقدر دروغ بگی
میپرسم تو رو دست و گذشته هات
تو باش و دنیات و تقاص کاهنات